علی وار بودنش زبان زد بود
هم از موفقیت در عملیات والفجر 10خوشحال بودیم هم از حضور آقا در قرارگاه.موقع ناهار بچه ها مقداری بیشتر از حد معمول تدارک دیدند تا به نوعی شادی خود را ابراز کنند .
آقا با دیدن غذا کمی مکث کردند ، بعد فرمودند شما خیلی از جسمتان کار می کشید و بیشتر از اینها به انرژی نیاز داریدولی آیابقیه بچه ها هم از این غذا در اختیار دارند. برای من همان غذایی را بیاورید که برای یقیه سرباز ها می آورید ،نباید کسی احساس کند من که رییس جمهورم با بقیه تفاوت دارم. بعد هم کمی درباره بیت المال توضیح دادند .
هما نند مولایش علی وقتی که برادرش کمی بیشتر از بیت المال خواست آهن گداخته کف دستش گذاشت و گفت آتش دوزخ از این آهن گداخته داغتر است .
یکی از مقامات برای کاری خدمت ایشان در خانه ایشان رسیده بود بعد از کار موقع رفتن آقا تعارف کردند که بمانم ،گفتم نمی خواهم باعث زحمتتان بشوم .ایشان فرمودند چه زحمتی هر چه داریم با هم می خوریم . من هم قبول کردم . وقتی غذا را آوردن اُملت ساده ای بود که با هم خوردیم . همانند مولایش علی وقتی برای مهمانی خانه دختر بزگوارشان رفته بودن ایشان دو نوع غذا «نان نمک وشیر » آماده کرده بودند امام فرمود دخترم کی دیده ای پدرت علی بر سر سفره دای بنشیند که دو نوع غذا سر آن سفره باشد ،حضرت زینب خواستند نمک را بردارند که امام فرمود شیر را بردارید .